1برای سالار مغنیان. قصیده داود وقتی که دوآغ ادومی آمد و شاول را خبر داده، گفت که داود به خانه اخیملک رفت ای جبار چرا از بدی فخر میکنی؟ رحمت خدا همیشه باقی است.
2زبان تو شرارت را اختراع میکند، مثل استره تیز، ای حیله ساز!
3بدی را از نیکویی بیشتر دوست میداری و دروغ را زیادتر از راست گویی، سلاه.
4همه سخنان مهلک را دوست میداری، ای زبان حیله باز!