32در طریق اوامر تو دوان خواهم رفت، وقتی که دل مرا وسعت دادی.
33ای خداوند طریق فرایض خود را به من بیاموز. پس آنها را تا به آخر نگاه خواهم داشت.
34مرا فهم بده و شریعت تو را نگاه خواهم داشت و آن را به تمامی دل خود حفظ خواهم نمود.
35مرا در سبیل اوامر خود سالک گردان زیرا که درآن رغبت دارم.
36دل مرا به شهادات خود مایل گردان و نه به سوی طمع.
37چشمانم را از دیدن بطالت برگردان و در طریق خود مرا زنده ساز.
38کلام خود را بر بنده خویش استوار کن، که به ترس تو سپرده شده است.
39ننگ مرا که از آن میترسم از من دور کن زیرا که داوریهای تو نیکواست.
40هان به وصایای تو اشتیاق دارم. به حسب عدالت خود مرا زنده ساز.
41ای خداوند رحمهای تو به من برسد ونجات تو به حسب کلام تو.
42تا بتوانم ملامت کننده خود را جواب دهم زیرا بر کلام تو توکل دارم.
43و کلام راستی را از دهانم بالکل مگیرزیرا که به داوریهای تو امیدوارم
44و شریعت تورا دائم نگاه خواهم داشت تا ابدالاباد.
45و به آزادی راه خواهم رفت زیرا که وصایای تو را طلبیدهام.
46و در شهادات تو به حضور پادشاهان سخن خواهم گفت و خجل نخواهم شد.
47و ازوصایای تو تلذذ خواهم یافت که آنها را دوست میدارم.
48و دستهای خود را به اوامر تو که دوست میدارم بر خواهم افراشت و در فرایض تو تفکر خواهم نمود.
49کلام خود را با بنده خویش به یاد آور که مرا بر آن امیدوار گردانیدی.
50این در مصیبتم تسلی من است زیرا قول تو مرا زنده ساخت.
51متکبران مرا بسیار استهزا کردند، لیکن ازشریعت تو رو نگردانیدم.
52ای خداوندداوریهای تو را از قدیم به یاد آوردم و خویشتن راتسلی دادم.
53حدت خشم مرا درگرفته است، بهسبب شریرانی که شریعت تو را ترک کردهاند.
54فرایض تو سرودهای من گردید، در خانه غربت من.
55ای خداوند نام تو را در شب به یادآوردم و شریعت تو را نگاه داشتم.
56این بهره من گردید، زیرا که وصایای تو را نگاه داشتم.
57خداوند نصیب من است. گفتم که کلام تو رانگاه خواهم داشت.
58رضامندی تو را به تمامی دل خود طلبیدم. به حسب کلام خود بر من رحم فرما.
59در راههای خود تفکر کردم و پایهای خود را به شهادات تو مایل ساختم.
60شتابیدم ودرنگ نکردم تا اوامر تو را نگاه دارم.
61ریسمانهای شریران مرا احاطه کرد، لیکن شریعت تو را فراموش نکردم.
62در نصف شب برخاستم تا تو را حمد گویم برای داوریهای عدالت تو.
63من همه ترسندگانت را رفیق هستم، و آنانی را که وصایای تو را نگاه میدارند.
64ای خداوند زمین از رحمت تو پر است. فرایض خودرا به من بیاموز.
65با بنده خود احسان نمودی، ای خداوندموافق کلام خویش.
66خردمندی نیکو و معرفت را به من بیاموز زیرا که به اوامر تو ایمان آوردم.
67قبل از آنکه مصیبت را ببینم من گمراه شدم لیکن الان کلام تو را نگاه داشتم.
68تو نیکو هستی و نیکویی میکنی. فرایض خود را به من بیاموز.
69متکبران بر من دروغ بستند. و اما من به تمامی دل وصایای تو را نگاه داشتم.
70دل ایشان مثل پیه فربه است. و اما من در شریعت تو تلذذمی یابم.
71مرا نیکو است که مصیبت را دیدم، تافرایض تو را بیاموزم.
72شریعت دهان تو برای من بهتر است از هزاران طلا و نقره.
73دستهای تو مرا ساخته و آفریده است. مرافهیم گردان تا اوامر تو را بیاموزم.
74ترسندگان توچون مرا بینند شادمان گردند زیرا به کلام توامیدوار هستم.
75ای خداوند دانستهام که داوریهای تو عدل است، و برحق مرا مصیبت دادهای.
76پس رحمت تو برای تسلی من بشود، موافق کلام تو با بنده خویش.
77رحمت های توبه من برسد تا زنده شوم زیرا که شریعت تو تلذذمن است.
78متکبران خجل شوند زیرا به دروغ مرا اذیت رسانیدند. و اما من در وصایای تو تفکرمی کنم.
79ترسندگان تو به من رجوع کنند و آنانی که شهادات تو را میدانند.
80دل من در فرایض تو کامل شود، تا خجل نشوم.
81جان من برای نجات تو کاهیده میشود. لیکن به کلام تو امیدوار هستم.
82چشمان من برای کلام تو تار گردیده است و میگویم کی مراتسلی خواهی داد.
83زیرا که مثل مشک در دودگردیدهام. لیکن فرایض تو را فراموش نکردهام.
84چند است روزهای بنده تو؟ و کی بر جفاکنندگانم داوری خواهی نمود؟
85متکبران برای من حفرهها زدند زیرا که موافق شریعت تونیستند.
86تمامی اوامر تو امین است. بر من ناحق جفا کردند. پس مرا امداد فرما.
87نزدیک بود که مرا از زمین نابود سازند. اما من وصایای تو را ترک نکردم.
88به حسب رحمت خود مرا زنده ساز تاشهادات دهان تو را نگاه دارم.
89ای خداوند کلام تو تا ابدالاباد در آسمانهاپایدار است.
90امانت تو نسلا بعد نسل است. زمین را آفریدهای و پایدار میماند.
91برای داوریهای تو تا امروز ایستادهاند زیرا که همه بنده تو هستند.
92اگر شریعت تو تلذذ من نمی بود، هرآینه در مذلت خود هلاک میشدم.
93وصایای تو را تا به ابد فراموش نخواهم کردزیرا به آنها مرا زنده ساختهای.
94من از آن توهستم مرا نجات ده زیرا که وصایای تو را طلبیدم.
95شریران برای من انتظار کشیدند تا مرا هلاک کنند. لیکن در شهادات تو تامل میکنم.
96برای هر کمالی انتهایی دیدم، لیکن حکم تو بینهایت وسیع است.
97شریعت تو را چقدر دوست میدارم.
98اوامر تو مرا ازدشمنانم حکیم تر ساخته است زیرا که همیشه نزد من میباشد.
99از جمیع معلمان خود فهیم ترشدم زیرا که شهادات تو تفکر من است.
100ازمشایخ خردمندتر شدم زیرا که وصایای تو رانگاه داشتم.
101پایهای خود را از هر راه بد نگاه داشتم تا آن که کلام تو را حفظ کنم.
102ازداوریهای تو رو برنگردانیدم، زیرا که تو مرا تعلیم دادی.
103کلام تو به مذاق من چه شیرین است وبه دهانم از عسل شیرین تر.
104از وصایای توفطانت را تحصیل کردم. بنابراین هر راه دروغ رامکروه میدارم.
105کلام تو برای پایهای من چراغ، و برای راههای من نور است.
106قسم خوردم و آن راوفا خواهم نمود که داوریهای عدالت تو را نگاه خواهم داشت.
107بسیار ذلیل شدهام. ای خداوند، موافق کلام خود مرا زنده ساز!
108ای خداوند هدایای تبرعی دهان مرا منظور فرما وداوریهای خود را به من بیاموز.
109جان من همیشه در کف من است، لیکن شریعت تو رافراموش نمی کنم.
110شریران برای من دام گذاشتهاند، اما از وصایای تو گمراه نشدم.
111شهادات تو را تا به ابد میراث خود ساختهام زیرا که آنها شادمانی دل من است.
112دل خود رابرای بجا آوردن فرایض تو مایل ساختم، تاابدالاباد و تا نهایت.
113مردمان دو رو را مکروه داشتهام، لیکن شریعت تو را دوست میدارم.
114ستر و سپر من تو هستی. به کلام تو انتظار میکشم.
115ای بدکاران، از من دور شوید! و اوامر خدای خویش را نگاه خواهم داشت.
116مرا به حسب کلام خود تایید کن تا زنده شوم و از امید خود خجل نگردم.
117مرا تقویت کن تا رستگار گردم و برفرایض تو دائم نظر نمایم.
118همه کسانی را که از فرایض تو گمراه شدهاند، حقیر شمردهای زیراکه مکر ایشان دروغ است.
119جمیع شریران زمین را مثل درد هلاک میکنی. بنابراین شهادات تو را دوست میدارم.
120موی بدن من از خوف تو برخاسته است و از داوریهای تو ترسیدم.
121داد و عدالت را بهجا آوردم. مرا به ظلم کنندگانم تسلیم منما.
122برای سعادت بنده خود ضامن شو تا متکبران بر من ظلم نکنند.
123چشمانم برای نجات تو تار شده است و برای کلام عدالت تو.
124با بنده خویش موافق رحمانیتت عمل نما و فرایض خود را به من بیاموز.
125من بنده تو هستم. مرا فهیم گردان تاشهادات تو را دانسته باشم.
126وقت است که خداوند عمل کند زیرا که شریعت تو را باطل نمودهاند.
127بنابراین، اوامر تو را دوست میدارم، زیادتر از طلا و زر خالص.