Text copied!
CopyCompare
ترجمه قدیم - مزامیر - مزامیر 45

مزامیر 45:1-15

Help us?
Click on verse(s) to share them!
1برای سالار مغنیان بر سوسنها. قصیده بنی قورح. سرود حبیبات دل من به کلام نیکو می‌جوشد. انشاءخود را درباره پادشاه می‌گویم. زبان من قلم کاتب ماهر است.
2تو جمیل تر هستی ازبنی آدم و نعمت بر لبهای تو ریخته شده است. بنابراین، خدا تو را مبارک ساخته است تا ابدالاباد.
3‌ای جبار شمشیر خود را بر ران خود ببند، یعنی جلال و کبریایی خویش را.
4و به کبریایی خودسوار شده، غالب شو به جهت راستی و حلم وعدالت و دست راستت چیزهای ترسناک را به توخواهد آموخت.
5به تیرهای تیز تو امت‌ها زیر تومی افتند و به دل دشمنان پادشاه فرو می‌رود.
6‌ای خدا، تخت تو تا ابدالاباد است؛ عصای راستی عصای سلطنت تو است.
7عدالت را دوست وشرارت را دشمن داشتی. بنابراین خدا خدای توتو را به روغن شادمانی بیشتر از رفقایت مسح کرده است.
8همه رختهای تو مر و عود و سلیخه است، از قصرهای عاج که به تارها تو را خوش ساختند.
9دختران پادشاهان از زنان نجیب توهستند. ملکه به‌دست راستت در طلای اوفیرایستاده است.
10‌ای دختر بشنو و ببین و گوش خود را فرادار. و قوم خود و خانه پدرت رافراموش کن،
11تا پادشاه مشتاق جمال تو بشود، زیرا او خداوند تو است پس او را عبادت نما.
12ودختر صور با ارمغانی. و دولتمندان قوم رضامندی تو را خواهند طلبید.
13دختر پادشاه تمام در اندرون مجید است و رختهای او با طلا مرصع است.
14به لباس طرازدار نزد پادشاه حاضر می‌شود. باکره های همراهان او در عقب وی نزد تو آورده خواهند شد.
15به شادمانی وخوشی آورده می‌شوند و به قصر پادشاه داخل خواهند شد.

Read مزامیر 45مزامیر 45
Compare مزامیر 45:1-15مزامیر 45:1-15