3اگر فهم را دعوت میکردی و آواز خود را به فطانت بلندمی نمودی،
4اگر آن را مثل نقره میطلبیدی ومانند خزانه های مخفی جستجو میکردی،
5آنگاه ترس خداوند را میفهمیدی، و معرفت خدا را حاصل مینمودی.
6زیرا خداوندحکمت را میبخشد، و از دهان وی معرفت وفطانت صادر میشود.
7به جهت مستقیمان، حکمت کامل را ذخیره میکند و برای آنانی که درکاملیت سلوک مینمایند، سپر میباشد،
8تاطریقهای انصاف را محافظت نماید و طریق مقدسان خویش را نگاه دارد.
9پس آنگاه عدالت و انصاف را میفهمیدی، و استقامت و هر طریق نیکو را.
10زیرا که حکمت به دل تو داخل میشد و معرفت نزد جان تو عزیزمی گشت.
11تمیز، تو را محافظت مینمود، وفطانت، تو را نگاه میداشت،
12تا تو را از راه شریر رهایی بخشد، و از کسانی که به سخنان کج متکلم میشوند.
13که راههای راستی را ترک میکنند، و به طریقهای تاریکی سالک میشوند.
14از عمل بد خشنودند، و از دروغهای شریرخرسندند.
15که در راههای خود معوجند، و درطریقهای خویش کج رو میباشند.
16تا تو را اززن اجنبی رهایی بخشد، و از زن بیگانهای که سخنان تملقآمیز میگوید؛
17که مصاحب جوانی خود را ترک کرده، و عهد خدای خویش را فراموش نموده است.
18زیرا خانه او به موت فرو میرود و طریقهای او به مردگان.
19کسانی که نزد وی روند برنخواهند گشت، و به طریقهای حیات نخواهند رسید.