1چنانکه برف در تابستان و باران درحصاد، همچنین حرمت برای احمق شایسته نیست.
2لعنت، بیسبب نمی آید، چنانکه گنجشک در طیران و پرستوک در پریدن.
3شلاق به جهت اسب و لگام برای الاغ، وچوب از برای پشت احمقان است.
4احمق را موافق حماقتش جواب مده، مباداتو نیز مانند او بشوی.
5احمق را موافق حماقتش جواب بده، مباداخویشتن را حکیم بشمارد.
6هرکه پیغامی بهدست احمق بفرستد، پایهای خود را میبرد و ضرر خود را مینوشد.
7ساقهای شخص لنگ بیتمکین است، ومثلی که از دهان احمق برآید همچنان است.
8هرکه احمق را حرمت کند، مثل کیسه جواهر در توده سنگها است.