148چشمانم بر پاسهای شب سبقت جست، تا درکلام تو تفکر بنمایم.
149به حسب رحمت خود آواز مرا بشنو. ای خداوند موافق داوریهای خودمرا زنده ساز.
150آنانی که درپی خباثت میروند، نزدیک میآیند، و از شریعت تو دورمی باشند.
151ای خداوند تو نزدیک هستی وجمیع اوامر تو راست است.
152شهادات تو را اززمان پیش دانستهام که آنها را بنیان کردهای تاابدالاباد.
153بر مذلت من نظر کن و مرا خلاصی ده زیراکه شریعت تو را فراموش نکردهام.
154در دعوای من دادرسی فرموده، مرا نجات ده و به حسب کلام خویش مرا زنده ساز.
155نجات از شریران دور است زیرا که فرایض تو را نمی طلبند.
156ای خداوند، رحمت های تو بسیار است. به حسب داوریهای خود مرا زنده ساز.
157جفاکنندگان و خصمان من بسیارند. اما ازشهادات تو رو برنگردانیدم.
158خیانت کاران رادیدم و مکروه داشتم زیرا کلام تو را نگاه نمی دارند.
159ببین که وصایای تو را دوست میدارم. ای خداوند، به حسب رحمت خود مرازنده ساز!
160جمله کلام تو راستی است وتمامی داوری عدالت تو تا ابدالاباد است.
161سروران بیجهت بر من جفا کردند. اما دل من از کلام تو ترسان است.
162من در کلام توشادمان هستم، مثل کسیکه غنیمت وافر پیدانموده باشد.
163از دروغ کراهت و نفرت دارم. اماشریعت تو را دوست میدارم.
164هر روز تو راهفت مرتبه تسبیح میخوانم، برای داوریهای عدالت تو.
165آنانی را که شریعت تو را دوست می دارند، سلامتی عظیم است و هیچچیز باعث لغزش ایشان نخواهد شد.
166ای خداوند، برای نجات تو امیدوار هستم و اوامر تو را بجا میآورم.
167جان من شهادات تو را نگاه داشته است و آنهارا بینهایت دوست میدارم.
168وصایا وشهادات تو را نگاه داشتهام زیرا که تمام طریقهای من در مد نظر تو است.
169ای خداوند، فریاد من به حضور تو برسد. به حسب کلام خود مرا فهیم گردان.
170مناجات من به حضور تو برسد. به حسب کلام خود مراخلاصی ده.
171لبهای من حمد تو را جاری کندزیرا فرایض خود را به من آموختهای.
172زبان من کلام تو را بسراید زیرا که تمام اوامر تو عدل است.
173دست تو برای اعانت من بشود زیرا که وصایای تو را برگزیدهام.
174ای خداوند برای نجات تو مشتاق بودهام و شریعت تو تلذذ من است.
175جان من زنده شود تا تو را تسبیح بخواند و داوریهای تو معاون من باشد.
176مثل گوسفند گم شده، آواره گشتم. بنده خود را طلب نما، زیرا که اوامر تو را فراموش نکردم.