3قوت خود را به زنان مده، و نه طریقهای خویش را به آنچه باعث هلاکت پادشاهان است.
4پادشاهان را نمی شایدای لموئیل، پادشاهان را نمی شاید که شراب بنوشند، و نه امیران را که مسکرات را بخواهند.
5مبادا بنوشند و فرایض را فراموش کنند، وداوری جمیع ذلیلان را منحرف سازند.
6مسکرات را به آنانی که مشرف به هلاکتندبده. و شراب را به تلخ جانان،
7تا بنوشند و فقر خود را فراموش کنند، ومشقت خویش را دیگر بیاد نیاورند.
8دهان خود را برای گنگان باز کن، و برای دادرسی جمیع بیچارگان.
9دهان خود را باز کرده، به انصاف داوری نما، و فقیر و مسکین را دادرسی فرما.
10زن صالحه را کیست که پیدا تواند کرد؟ قیمت او از لعلها گرانتر است.
11دل شوهرش بر او اعتماد دارد، و محتاج منفعت نخواهد بود.
12برایش تمامی روزهای عمر خود، خوبی خواهد کرد و نه بدی.
13پشم و کتان را میجوید. و بهدستهای خودبا رغبت کار میکند.
14او مثل کشتیهای تجار است، که خوراک خود را از دور میآورد.
15وقتی که هنوز شب است برمی خیزد، و به اهل خانهاش خوراک و به کنیزانش حصه ایشان را می دهد.
16درباره مزرعه فکر کرده، آن را میخرد، و ازکسب دستهای خود تاکستان غرس مینماید.
17کمر خود را با قوت میبندد، و بازوهای خویش را قوی میسازد.
18تجارت خود را میبیند که نیکو است، وچراغش در شب خاموش نمی شود.
19دستهای خود را به دوک دراز میکند، وانگشتهایش چرخ را میگیرد.
20کفهای خود را برای فقیران مبسوطمی سازد، و دستهای خویش را برای مسکینان دراز مینماید.
21به جهت اهل خانهاش از برف نمی ترسد، زیرا که جمیع اهل خانه او به اطلس ملبس هستند.
22برای خود اسبابهای زینت میسازد. لباسش از کتان نازک و ارغوان میباشد.