9مبادا سیر شده، تو را انکار نمایم و بگویم که خداوند کیست. و مبادا فقیر شده، دزدی نمایم، واسم خدای خود را به باطل برم.
10بنده را نزد آقایش متهم مساز، مبادا تو رالعنت کند و مجرم شوی.
11گروهی میباشند که پدر خود را لعنت مینمایند، و مادر خویش را برکت نمی دهند.
12گروهی میباشند که در نظر خود پاکاند، اما از نجاست خود غسل نیافتهاند.
13گروهی میباشند که چشمانشان چه قدربلند است، و مژگانشان چه قدر برافراشته.
14گروهی میباشند که دندانهایشان شمشیرها است، و دندانهای آسیای ایشان کاردهاتا فقیران را از روی زمین و مسکینان را از میان مردمان بخورند.
15زالو را دو دختر است که بده بده میگویند. سه چیز است که سیر نمی شود، بلکه چهار چیزکه نمی گوید که کافی است:
16هاویه و رحم نازاد، و زمینی که از آب سیرنمی شود، و آتش که نمی گوید که کافی است.
17چشمی که پدر را استهزا میکند و اطاعت مادر را خوار میشمارد، غرابهای وادی آن راخواهند کند و بچه های عقاب آن را خواهندخورد.
18سه چیز است که برای من زیاده عجیب است، بلکه چهار چیز که آنها را نتوانم فهمید:
19طریق عقاب در هوا و طریق مار بر صخره، و راه کشتی در میان دریا و راه مرد با دخترباکره.
20همچنان است طریق زن زانیه، میخورد ودهان خود را پاک میکند و میگوید گناه نکردم.
21بهسبب سه چیز زمین متزلزل میشود، و بهسبب چهار که آنها را تحمل نتواند کرد:
22بهسبب غلامی که سلطنت میکند، واحمقی که از غذا سیر شده باشد،
23بهسبب زن مکروهه چون منکوحه شود، وکنیز وقتی که وارث خاتون خود گردد.