3انسان از بدی استوار نمی شود، اما ریشه عادلان جنبش نخواهد خورد.
4زن صالحه تاج شوهر خود میباشد، اما زنی که خجل سازد مثل پوسیدگی در استخوانهایش میباشد.
5فکرهای عادلان انصاف است، اما تدابیرشریران فریب است.
6سخنان شریران برای خون در کمین است، اما دهان راستان ایشان را رهایی میدهد.
7شریران واژگون شده، نیست میشوند، اماخانه عادلان برقرار میماند.
8انسان برحسب عقلش ممدوح میشود، اماکج دلان خجل خواهند گشت.
9کسیکه حقیر باشد و خادم داشته باشد، بهتراست از کسیکه خویشتن را برافرازد و محتاج نان باشد.
10مرد عادل برای جان حیوان خود تفکرمی کند، اما رحمتهای شریران ستم کیشی است.
11کسیکه زمین خود را زرع کند از نان سیرخواهد شد، اما هرکه اباطیل را پیروی نمایدناقص العقل است.
12مرد شریر به شکار بدکاران طمع میورزد، اما ریشه عادلان میوه میآورد.
13در تقصیر لبها دام مهلک است، اما مردعادل از تنگی بیرون میآید.
14انسان از ثمره دهان خود از نیکویی سیرمی شود، و مکافات دست انسان به او رد خواهدشد.
15راه احمق در نظر خودش راست است، اماهرکه نصیحت را بشنود حکیم است.
16غضب احمق فور آشکار میشود، اماخردمند خجالت را میپوشاند.
17هرکه به راستی تنطق نماید عدالت را ظاهرمی کند، و شاهد دروغ، فریب را.
18هستند که مثل ضرب شمشیر حرفهای باطل میزنند، اما زبان حکیمان شفا میبخشد.