Text copied!
CopyCompare
ترجمه قدیم - لوقا - لوقا 9

لوقا 9:27-36

Help us?
Click on verse(s) to share them!
27لیکن هرآینه به شما می‌گویم که بعضی از حاضرین دراینجا هستند که تا ملکوت خدا را نبینند ذائقه موت را نخواهند چشید.»
28و از این کلام قریب به هشت روز گذشته بود که پطرس و یوحنا و یعقوب را برداشته برفراز کوهی برآمد تا دعا کند.
29و چون دعامی کرد هیات چهره او متبدل گشت و لباس اوسفید و درخشان شد.
30که ناگاه دو مرد یعنی موسی و الیاس با وی ملاقات کردند.
31و به هیات جلالی ظاهر شده درباره رحلت او که می‌بایست به زودی در اورشلیم واقع شود گفتگومی کردند.
32اما پطرس و رفقایش را خواب در ربود. پس بیدار شده جلال او و آن دو مرد را که با وی بودند، دیدند.
33و چون آن دو نفر از او جدامی شدند، پطرس به عیسی گفت که «ای استاد، بودن ما در اینجا خوب است. پس سه سایبان بسازیم یکی برای تو و یکی برای موسی ودیگری برای الیاس.» زیرا که نمی دانست چه می‌گفت.
34و این سخن هنوز بر زبانش می‌بود که ناگاه ابری پدیدار شده بر ایشان سایه افکند وچون داخل ابر می‌شدند، ترسان گردیدند.
35آنگاه صدایی از ابر برآمد که «این است پسرحبیب من، او را بشنوید.»
36و چون این آوازرسید عیسی را تنها یافتند و ایشان ساکت ماندندو از آنچه دیده بودند هیچ‌کس را در آن ایام خبرندادند.

Read لوقا 9لوقا 9
Compare لوقا 9:27-36لوقا 9:27-36