43عیسی در جواب ایشان گفت: «با یکدیگرهمهمه مکنید.
44کسی نمی تواند نزد من آید، مگر آنکه پدری که مرا فرستاد او را جذب کند ومن در روز بازپسین او را خواهم برخیزانید.
45درانبیا مکتوب است که همه از خدا تعلیم خواهندیافت. پس هرکه از پدر شنید و تعلیم یافت نزد من میآید.
46نه اینکه کسی پدر را دیده باشد، جزآن کسیکه از جانب خداست، او پدر را دیده است.
47آمین آمین به شما میگویم هرکه به من ایمان آرد، حیات جاودانی دارد.
48من نان حیات هستم.
49پدران شما در بیابان من را خوردند ومردند.
50این نانی است که از آسمان نازل شد تاهرکه از آن بخورد نمیرد.
51من هستم آن نان زنده که از آسمان نازل شد. اگر کسی از این نان بخورد تا به ابد زنده خواهد ماند و نانی که من عطامی کنم جسم من است که آن را بجهت حیات جهان میبخشم.»
52پس یهودیان با یکدیگر مخاصمه کرده، میگفتند: «چگونه این شخص میتواند جسدخود را به ما دهد تا بخوریم؟»
53عیسی بدیشان گفت: «آمین آمین به شما میگویم اگر جسد پسرانسان را نخورید و خون او را ننوشید، در خودحیات ندارید.
54و هرکه جسد مرا خورد و خون مرا نوشید، حیات جاودانی دارد و من در روزآخر او را خواهم برخیزانید.