1 کلام لموئیل پادشاه، پیغامی که مادرش به او تعلیم داد.
2 چه گویمای پسر من، چه گویمای پسر رحم من! و چه گویمای پسر نذرهای من!
3 قوت خود را به زنان مده، و نه طریقهای خویش را به آنچه باعث هلاکت پادشاهان است.
4 پادشاهان را نمی شایدای لموئیل، پادشاهان را نمی شاید که شراب بنوشند، و نه امیران را که مسکرات را بخواهند.
5 مبادا بنوشند و فرایض را فراموش کنند، وداوری جمیع ذلیلان را منحرف سازند.