Text copied!
CopyCompare
ترجمه قدیم - کارهای رسولان - کارهای رسولان 9

کارهای رسولان 9:4-12

Help us?
Click on verse(s) to share them!
4و به زمین افتاده، آوازی شنید که بدو گفت: «ای شاول، شاول، برای چه بر من جفا می‌کنی؟»
5گفت: «خداوندا تو کیستی؟» خداوند گفت: «من آن عیسی هستم که تو بدو جفا می‌کنی.
6لیکن برخاسته، به شهر برو که آنجا به تو گفته می‌شودچه باید کرد.»
7اما آنانی که همسفر او بودند، خاموش ایستادند چونکه آن صدا را شنیدند، لیکن هیچ‌کس را ندیدند.
8پس سولس از زمین برخاسته، چون چشمان خود را گشود، هیچ‌کس را ندید و دستش را گرفته، او را به دمشق بردند،
9و سه روز نابینا بوده، چیزی نخورد و نیاشامید.
10و در دمشق، شاگردی حنانیا نام بود که خداوند در رویا بدو گفت: «ای حنانیا!» عرض کرد: «خداوندا لبیک!»
11خداوند وی را گفت: «برخیز و به کوچه‌ای که آن را راست می‌نامند بشتاب و در خانه یهودا، سولس نام طرسوسی راطلب کن زیرا که اینک دعا می‌کند،
12و شخصی حنانیا نام را در خواب دیده است که آمده، بر اودست گذارد تا بینا گردد.»

Read کارهای رسولان 9کارهای رسولان 9
Compare کارهای رسولان 9:4-12کارهای رسولان 9:4-12