Text copied!
CopyCompare
ترجمه قدیم - کارهای رسولان - کارهای رسولان 9

کارهای رسولان 9:38-41

Help us?
Click on verse(s) to share them!
38و چونکه لده نزدیک به یافا بود وشاگردان شنیدند که پطرس در آنجا است، دو نفرنزد او فرستاده، خواهش کردند که «در‌آمدن نزدما درنگ نکنی.»
39آنگاه پطرس برخاسته، باایشان آمد و چون رسید او را بدان بالاخانه بردندو همه بیوه‌زنان گریه‌کنان حاضر بودند و پیراهنهاو جامه هایی که غزال وقتی که با ایشان بود دوخته بود، به وی نشان می‌دادند.
40اما پطرس همه رابیرون کرده، زانو زد و دعا کرده، به سوی بدن توجه کرد و گفت: «ای طابیتا، برخیز!» که درساعت چشمان خود را باز کرد و پطرس را دیده، بنشست.
41پس دست او را گرفته، برخیزانیدش و مقدسان و بیوه‌زنان را خوانده، او را بدیشان زنده سپرد.

Read کارهای رسولان 9کارهای رسولان 9
Compare کارهای رسولان 9:38-41کارهای رسولان 9:38-41