Text copied!
CopyCompare
ترجمه قدیم - مزامیر - مزامیر 55

مزامیر 55:6-17

Help us?
Click on verse(s) to share them!
6و گفتم کاش که مرابالها مثل کبوتر می‌بود تا پرواز کرده، استراحت می‌یافتم.
7هرآینه بجای دور می‌پریدم، و درصحرا ماوا می‌گزیدم، سلاه.
8می‌شتافتم بسوی پناهگاهی، از باد تند و از طوفان شدید.
9‌ای خداوند آنها را هلاک کن و زبانهایشان راتفریق نما زیرا که در شهر ظلم و جنگ دیده‌ام.
10روز و شب بر حصارهایش گردش می‌کنند وشرارت و مشقت در میانش می‌باشد.
11فسادهادر میان وی است و جور و حیله از کوچه هایش دور نمی شود.
12زیرا دشمن نبود که مرا ملامت می‌کرد والا تحمل می‌کردم؛ و خصم من نبود که بر من سربلندی می‌نمود؛ والا خود را از وی پنهان می‌ساختم.
13بلکه تو بودی‌ای مرد نظیر من! ای یار خالص و دوست صدیق من!
14که با یکدیگرمشورت شیرین می‌کردیم و به خانه خدا در انبوه می‌خرامیدیم.
15موت بر ایشان ناگهان آید وزنده بگور فرو روند. زیرا شرارت در مسکن های ایشان و در میان ایشان است.
16و اما من نزد خدا فریاد می‌کنم و خداوندمرا نجات خواهد داد.
17شامگاهان و صبح وظهر شکایت و ناله می‌کنم و او آواز مرا خواهدشنید.

Read مزامیر 55مزامیر 55
Compare مزامیر 55:6-17مزامیر 55:6-17