Text copied!
CopyCompare
ترجمه قدیم - مزامیر - مزامیر 41

مزامیر 41:4-9

Help us?
Click on verse(s) to share them!
4من گفتم: «ای خداوند بر من رحم نما. جان مرا شفا بده زیرا به توگناه ورزیده‌ام.»
5دشمنانم درباره من به بدی سخن می‌گویند که کی بمیرد و نام او گم شود.
6واگر برای دیدن من بیاید، سخن باطل می‌گوید ودلش در خود شرارت را جمع می‌کند. چون بیرون رود آن را شایع می‌کند.
7و جمیع خصمانم با یکدیگر بر من نمامی می‌کنند و درباره من بدی می‌اندیشند،
8که «حادثه‌ای مهلک بر او ریخته شده است. و حال که خوابیده است دیگر نخواهدبرخاست.»
9و آن دوست خالص من که بر اواعتماد می‌داشتم که نان مرا نیز می‌خورد، پاشنه خود را بر من بلند کرد.

Read مزامیر 41مزامیر 41
Compare مزامیر 41:4-9مزامیر 41:4-9