Text copied!
CopyCompare
ترجمه قدیم - مزامیر - مزامیر 39

مزامیر 39:4-13

Help us?
Click on verse(s) to share them!
4‌ای خداوند اجل مرا بر من معلوم ساز و مقدارایامم را که چیست تا بفهمم چه قدر فانی هستم.
5اینک روزهایم را مثل یک وجب ساخته‌ای وزندگانی‌ام در نظر تو هیچ است. یقین هر آدمی محض بطالت قرار داده شد، سلاه.
6اینک انسان در خیال رفتار می‌کند و محض بطالت مضطرب می‌گردد. ذخیره می‌کند و نمی داند کیست که ازآن تمتع خواهد برد.
7و الان‌ای خداوند برای چه منتظر باشم؟ امید من بر تو می‌باشد.
8مرا از همه گناهانم برهان و مرا نزد جاهلان عار مگردان.
9من گنگ بودم وزبان خود را باز نکردم زیرا که تو این را کرده‌ای.
10بلای خود را از من بردار زیرا که از ضرب دست تو من تلف می‌شوم.
11چون انسان را به‌سبب گناهش به عتابها تادیب می‌کنی، نفایس اورا مثل بید می‌گذاری. یقین هر انسان محض بطالت است، سلاه.
12‌ای خداوند دعای مرابشنو و به فریادم گوش بده و از اشکهایم ساکت مباش، زیرا که من غریب هستم در نزد تو و نزیل هستم مثل جمیع پدران خود.
13روی (خشم )خود را از من بگردان تا فرحناک شوم قبل از آنکه رحلت کنم و نایاب گردم.

Read مزامیر 39مزامیر 39
Compare مزامیر 39:4-13مزامیر 39:4-13