Text copied!
CopyCompare
ترجمه قدیم - مرقس - مرقس 7

مرقس 7:14-33

Help us?
Click on verse(s) to share them!
14پس آن جماعت را پیش خوانده، بدیشان گفت: «همه شما به من گوش دهید و فهم کنید.
15هیچ‌چیز نیست که از بیرون آدم داخل او گشته، بتواند او را نجس سازد بلکه آنچه از درونش صادر شود آن است که آدم را ناپاک می‌سازد.
16هر‌که گوش شنوا دارد بشنود.»
17و چون از نزد جماعت به خانه در‌آمد، شاگردانش معنی مثل را از او پرسیدند.
18بدیشان گفت: «مگر شما نیز همچنین بی‌فهم هستید ونمی دانید که آنچه از بیرون داخل آدم می‌شود، نمی تواند او را ناپاک سازد،
19زیرا که داخل دلش نمی شود بلکه به شکم می‌رود و خارج می‌شود به مزبله‌ای که این همه خوراک را پاک می‌کند.»
20وگفت: «آنچه از آدم بیرون آید، آن است که انسان را ناپاک می‌سازد،
21زیرا که از درون دل انسان صادر می‌شود، خیالات بد و زنا و فسق و قتل ودزدی
22و طمع و خباثت و مکر و شهوت‌پرستی و چشم بد و کفر و غرور و جهالت.
23تمامی این چیزهای بد از درون صادر می‌گردد و آدم را ناپاک می‌گرداند.»
24پس از آنجا برخاسته به حوالی صور وصیدون رفته، به خانه درآمد و خواست که هیچ‌کس مطلع نشود، لیکن نتوانست مخفی بماند،
25از آنرو که زنی که دخترک وی روح پلیدداشت، چون خبر او را بشنید، فور آمده برپایهای او افتاد.
26و او زن یونانی از اهل فینیقیه صوریه بود. پس از وی استدعا نمود که دیو را ازدخترش بیرون کند.
27عیسی وی را گفت: «بگذار اول فرزندان سیر شوند زیرا نان فرزندان راگرفتن و پیش سگان انداختن نیکو نیست.»
28آن زن در جواب وی گفت: «بلی خداوندا، زیرا سگان نیز پس خرده های فرزندان را از زیر سفره می‌خورند.»
29وی را گفت؛ «بجهت این سخن برو که دیو از دخترت بیرون شد.»
30پس چون به خانه خود رفت، دیو را بیرون شده و دختر را بربستر خوابیده یافت.
31و باز از نواحی صور روانه شده، از راه صیدون در میان حدود دیکاپولس به دریای جلیل آمد.
32آنگاه کری را که لکنت زبان داشت نزد وی آورده، التماس کردند که دست بر او گذارد.
33پس او را از میان جماعت به خلوت برده، انگشتان خود را در گوشهای او گذاشت و آب دهان انداخته، زبانش را لمس نمود؛

Read مرقس 7مرقس 7
Compare مرقس 7:14-33مرقس 7:14-33