Text copied!
CopyCompare
ترجمه قدیم - غزل غزلها - غزل غزلها 4

غزل غزلها 4:4-15

Help us?
Click on verse(s) to share them!
4گردنت مثل برج داود است که به جهت سلاح خانه بنا شده است و در آن هزار سپر یعنی همه سپرهای شجاعان آویزان است.
5دو پستانت مثل دو بچه توام آهو می‌باشد که در میان سوسنها می‌چرند،
6تا نسیم روز بوزد و سایه‌ها بگریزد. به کوه مر وبه تل کندر خواهم رفت.
7‌ای محبوبه من، تمامی تو زیبا می‌باشد. در توعیبی نیست.
8بیا با من از لبنان‌ای عروس، با من ازلبنان بیا. از قله امانه از قله شنیر و حرمون ازمغاره های شیرها و از کوههای پلنگها بنگر.
9‌ای خواهر و عروس من دلم را به یکی از چشمانت وبه یکی از گردن بندهای گردنت ربودی.
10‌ای خواهر و عروس من، محبتهایت چه بسیار لذیذ است. محبتهایت از شراب چه بسیار نیکوتر است و بوی عطرهایت از جمیع عطرها.
11‌ای عروس من، لبهای تو عسل را می‌چکاند زیر زبان تو عسل و شیر است و بوی لباست مثل بوی لبنان است.
12خواهر و عروس من، باغی بسته شده است. چشمه مقفل و منبع مختوم است.
13نهالهایت بستان انارها با میوه های نفیسه و بان و سنبل است.
14سنبل و زعفران و نی و دارچینی با انواع درختان کندر، مر و عود با جمیع عطرهای نفیسه.
15چشمه باغها و برکه آب زنده و نهرهایی که ازلبنان جاری است.

Read غزل غزلها 4غزل غزلها 4
Compare غزل غزلها 4:4-15غزل غزلها 4:4-15