Text copied!
CopyCompare
ترجمه قدیم - غزل غزلها - غزل غزلها 2

غزل غزلها 2:3-14

Help us?
Click on verse(s) to share them!
3چنانکه سیب در میان درختان جنگل همچنان محبوب من در میان پسران است. درسایه وی به شادمانی نشستم و میوه‌اش برای کامم شیرین بود.
4مرا به میخانه آورد و علم وی بالای سر من محبت بود.
5مرا به قرصهای کشمش تقویت دهید و مرا به سیبها تازه سازید، زیرا که من از عشق بیمار هستم.
6دست چپش در زیر سر من است و دست راستش مرا در آغوش می‌کشد.
7‌ای دختران اورشلیم، شما را به غزالها وآهوهای صحرا قسم می‌دهم که محبوب مرا تاخودش نخواهد بیدار نکنید و برنینگیزانید.
8آواز محبوب من است، اینک بر کوهها جستان وبر تلها خیزان می‌آید.
9محبوب من مانند غزال یابچه آهو است. اینک او در عقب دیوار ما ایستاده، از پنجره‌ها می‌نگرد و از شبکه‌ها خویشتن رانمایان می‌سازد.
10محبوب من مرا خطاب کرده، گفت: «ای محبوبه من و‌ای زیبایی من برخیز و بیا.
11زیرا اینک زمستان گذشته و باران تمام شده ورفته است.
12گلها بر زمین ظاهر شده و زمان الحان رسیده و آواز فاخته در ولایت ما شنیده می‌شود.
13درخت انجیر میوه خود را می‌رساندو موها گل آورده، رایحه خوش می‌دهد. ای محبوبه من و‌ای زیبایی من، برخیز و بیا.»
14‌ای کبوتر من که در شکافهای صخره و درستر سنگهای خارا هستی، چهره خود را به من بنما و آوازت را به من بشنوان زیرا که آواز تو لذیذو چهره ات خوشنما است.

Read غزل غزلها 2غزل غزلها 2
Compare غزل غزلها 2:3-14غزل غزلها 2:3-14